تشکیل کمپین حمایت از موسیقی در پی لغو کنسرت ها
اخبار موسیقی – در پی لغو کنسرت ها طی مدت اخیر اعتراضات و واکنش های بسیاری را شاهد بودیم. در ادامه این واکنش ها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که پیشتر به این موضوع واکنش نشان داده بود بار دیگر از اقدامات دستگاه قضایی در راستای لغو کنسرت هایی که مجوز آن ها صادر شده است انتقاد کرد.
تشکیل کمپین حمایت از موسیقی در پی لغو کنسرت ها
«علی جنتی» – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – در حاشیهٔ برگزاری نهمین دوره جشنواره شعر فجر بار دیگر مواضع خود در این خصوص را اعلام کرد و توجه دستگاههای قضایی را به این مساله خواستار شد.
او در پاسخ به این سوال دربارهٔ اینکه چرا برخی از نهادها و دستگاههای بیارتباط با مسائل فرهنگی، کنسرتها را لغو میکنند، چنین توضیح داد: «همیشه گفتهام که ما برای کنسرتها و صدور مجوز آنها نهایت دقت را به عمل میآوریم تا قطعهای که قرار است اجرا شود، مخالف موازین اسلامی و عرفی ما نباشد و از آن طرف شعرهای آنها هم فاخر باشد. این مساله را در اجرا هم لحاظ میکنیم، بنابراین وقتی وزارت ارشاد با این حساسیت برخورد میکند، انتظار ما از مقامات قضایی و مسئولانی که احیانا این کنسرتها را مخالف سلیقههای خود میدانند، این است که اجازه بدهند دستگاه مسئول، کار خودش را انجام دهد. اگر هم احیانا مواردی را میبینند که برخلاف موازین است، کافی است تنها به ما تذکر بدهند؛ چون ما با تمام وجود پذیرای آن هستیم و میپذیریم.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین ادامه داد: «اینکه عدهای با برخوردهای قضایی و برخوردهای دیگر، مانع برگزاری کنسرتهایی شوند که بلیتهای آن هم به مردم فروخته شده و انتظاری در بین مردم به وجود آورده است، مناسب نیست.»
از طرفی نیز کمپین حمایت از موسیقی بعد از ظهر یکشنبه ۱۷ اسفند ماه با حضور هنرمندان موسیقی در اعتراض به لغو کنسرت های موسیقی در کشور در خانه موسیقی برگزار شد. خیلیها در این روز آمده بودند. همهی آنهایی که در این ماهها از وضعیت آشفتهی موسیقی به تنگ آمدهاند. نوازندگان، آهنگسازان و خوانندگان، پیشکسوتان و جوانان اهل موسیقی، زنانی که سالهاست روی صحنه نرفتهاند و امکان اجرای برنامه نداشتهاند. از شهرام ناظری گرفته تا هوشنگ کامکار، داوود گنجهای، علیرضا قربانی و سالار عقیلی و هیئت مدیرهی خانهی موسیقی و بسیاری دیگر.
آمده بودند تا هماندیشی کنند برای مقابله با لغو کنسرتها و محدودیتهای اهالی موسیقی. از دولتیها البته کسی نبود. جز این هم انتظاری نمیرفت. تنها «عبدالحسین مختاباد» بود که به عنوان رییس کمیتهی هنری شورای شهر تهران به جلسه آمده بود. خوانندهای که همین چند وقت پیش کنسرتش لغو شده بود، برای اینکه تن نداده بود که بیحضور نوازندگان خانم گروهاش روی صحنه برود. البته که انتظار میرفت تعداد بیشتری از اهالی موسیقی حضور داشته باشند؛ اما باید به همین هم قناعت کرد؛ به خصوص اینکه در همین جلسه فرصتی هم شد تا اهالی موسیقی از دیگر آسیبهایشان بگویند؛ از نبود ساز و کار حمایت از کپیرایت در ایران و مشکلاتشان.
دکتر «محمد سریر» -رییس هیئت مدیرهی خانهی موسیقی- جلسه را آغاز کرد. آقای دیپلمات مثل همیشه با همان وقار همیشگیاش صحبت کرد و البته میشد نگرانی را از لحنش دریافت، آنجا که میگفت: «گرفتاری و انسداد در فعالیتهای موسیقایی به تازگی بسیار پرنگ شده و این نشاندهندهی اندیشهای است که ممکن است تداوم داشته باشد و اثرات بدتری را به بار آورد. در این میان خانهی موسیقی به عنوان فراگیرترین نهاد مدنی موسیقایی با ۱۶ هزار عضو فعال باید در این باره چارهای بیندیشد.» او البته از نبود قانون کپیرایت و مسایل و مشکلات پیرامون این مسأله هم سخن گفت.
حمیدرضا نوربخش -مدیرعامل خانهی موسیقی- که همواره تلاش دارد با آرامش از مشکلات بگوید، این بار اما به ستوه آمده بود. او ابتدا سخناش را متوجه اهالی موسیقی کرد: «انتظار داشتیم تمام کسانی که دعوت شدهاند، بیایند»؛ اما بعد از آن انتقادات تند خود را به وضعیتی که موسیقی دچار آن است، وارد کرد: «با کمال تأسف امروز و این روزها، ما مصیبتهایی را در موسیقی ایران تجربه میکنیم که در این ۳۰ سال سابقه نداشته است. این مشکلات امروزه به اندازهای بالا گرفته که به جامعهی موسیقی بهطور رسمی توهین میشود. تا به حال گرفتوگیر بوده، اما الان به شکل رسمی به اهالی موسیقی توهین میکنند و این در حالی است که تنها تعداد اعضای خانهی موسیقی ۱۶ هزار نفر است. مگر میشود به خانوادهی چند ده هزار نفری موسیقی توهین کنیم؟ به خانوادهای که در تمامی عرصهها خدمتگذار بوده و از شروع انقلاب، تأثیری بسیار جدی روی آن داشته و این مسأله نیاز به تفسیر و شاهد هم ندارد.»
او برای نمونه به آثار استاد ناظری، کامکار، ریاحی، پیرنیاکان و دیگران در آن زمان اشاره کرد و ادامه داد: «هنوز که هنوز است با آثار این عزیزان است که یاد و خاطرهی انقلاب زنده میشود. علاوه بر آن در جنگ تحمیلی هم موسیقی نقش مهمی داشت. آن روزی که قرار است تودهی میلیونی مردم را به پای صندوقهای رأی یا خیابانها بیاورند، موسیقی پخش میکنند. چون چیزی جز موسیقی این قابلیت را ندارد. چطور موسیقی در آنجا خوب است؟ مطرببازی نیست؟ و در دیگر وقتها بد هست؟ مگر جامعهی موسیقی این چیزها را تحمل میکند؟»
مدیرعامل جوان خانهی موسیقی تأکید کرد که ما پیش از هر زمان دیگری نیاز به وحدت داریم و خانهی موسیقی را باید بیش از هر زمان دیگری خانهی خود بدانیم و زیر این بیرق جمع شویم و خواستههایمان را دنبال کنیم. چون این خانه، خانهی همه است.»
او از مسألهای حرف میزند که اگرچه این روزها شکل بحرانی به خود گرفته اما از ماهها قبل، پیشبینیاش دشوار نبوده است: «قضیه بگیر و ببندها در موسیقی از مدتها قبل شروع شد. از همان زمانی که از حضور نوازندگان زن روی صحنه جلوگیری کردند و ما در همان زمان به دوستان ارشاد گفتیم تا مسأله را پیگیری کنند. مگر میشود در جامعهای که آموزش موسیقی برای بانوان آزاد است و حتی در دانشگاهها بیشترین تعداد دانشجویان، زن هستند، نتوانند برنامهای روی صحنه داشته باشند. این سیاست یک بام و دو هوا چه معنایی میدهد؟»
او از اتفاقی که برای کنسرت سالار عقیلی رخ داد، یاد کرد و در عین حال گفت: «اوج فاجعه در کنسرت آقای قربانی رخ داد که به ساحت موسیقی توهین شد. مسألهای که هم نیاز به اعلام موضع دارد و هم نیاز به پیگیری حقوقی و قضایی.» او میگوید از دادستان کل کشور وقت ملاقات گرفتهاند تا دیگر شاهد اتفاقاتی از این دست نباشند. نوربخش همچنین به تعطیلی موسیقی در فرهنگسراها اشاره کرد: «متأسفانه یکسری وعده و وعید پوچ و بیمعنا دادهاند. مگر فرهنگ، بیموسیقی معنا دارد و مگر میتوانیم فرهنگسرایی داشته باشیم که موسیقی در آن وجود نداشته باشد؟ میگویند نمیخواهند با آموزشگاههای آزاد رقابت کنند، در حالی که اگر اینطور است چرا کلاسهای دیگر فرهنگسراها مثل آشپزی و خیاطی و… را تعطیل نمیکنند؟»
مدیرعامل خانه موسیقی از نامهای خبر داد که اهالی موسیقی به شهردار تهران -محمدباقر قالیباف- نوشتهاند و در عین حال از مسترکلاسهایی که این نهاد برگزار میکند، انتقاد کرد و گفت: «جامعهی موسیقی گول این چیزها را نمیخورد. ما حواسمان به همه چیز هست.»
سالار عقیلی هم ماجرای لغو کنسرتش را اینگونه شرح داد: «قرار بود کنسرت ما در مشهد هم لغو شود. تا دو روز مانده به اجرای برنامه نمیدانستیم که میتوانیم برنامهمان را اجرا کنیم یا نه. حتی آماده شده بودیم که به تهران برگردیم که به ما گفتند مشکلی وجود ندارد، اما من بعد از اجرای یک تصنیف و زمانی که داشتم آوازی را اجرا میکردم، متوجه شدم که همسرم (حریر شریعتزاده) در حال پایین رفتن از روی سن است که برایم جای تعجب داشت! در نهایت متوجه شدم از ایشان خواسته اند از صحنه خارج شوند. گویا گفته بودند که اگر ایشان از صحنه پایین نیاید، برق سالن را قطع میکنند و برنامه را تعطیل. این اتفاق درست وسط برنامه بود، اما اگر در ابتدا یا پیش از اجرا بود مطمئناً برنامه را لغو میکردم تا شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم. اما در آن وضعیت نمیدانستم باید چطور تصمیم بگیرم. اگر برنامه را ادامه نمیدادم، بیاحترامی به ۱۲۰۰ نفری نبود که به سالن آمده بودند. حتی یکی از عزیزان از ۲۷۰ کیلومتری مشهد برای دیدن اجرای برنامه آمده بود. بههرحال اگر باز هم بدانم قرار است چنین اتفاقاتی رخ بدهد روی صحنه نمیروم.»
شریعت زاده هم آن لحظات سخت را چنین توصیف کرد: «در آن لحظات فقط پشت سن قدم میزدم و با خدای خودم میگفتم خدایا چرا مرا زن آفریدی؟ من که جز موسیقی، به چیز دیگری فکر نمیکنم و حتی نگاهی عرفانی به آن دارم، چرا باید مثل یک مجرم با من برخورد شود. مگر موسیقی زنانه-مردانه است؟»
عبدالحسین مختاباد -رئیس کمیتهی هنری شورای شهر تهران- اینکه دولت یازدهم موافق و طرف اهالی موسیقی است را اتفاقی خوب دانست. او بار دیگر مواضع خود در برابر اتفاقات را شرح داد: «ممکن است برخیها عقاید ما را قبول نداشته باشند. ما به آنها میگوییم که برایتان کارت دعوت نفرستادهایم. آنها ممکن است ده میلیون نفر باشند و ما فقط هزار نفر؛ اما ما را در این رنج بیحساب رها کنید. شما حق ندارید عقاید خود را به ما تحمیل کنید. ضمن اینکه شما خودتان خسته میشوید. چون موسیقی و فرهنگ تعطیلشدنی نیست.» او در پایان تأکید کرد که من مطمئنم این افراد چارهای جز اینکه به موسیقی برگردند، ندارند.
در ادامه این نشست رضوانی راد مشاور حقوقی خانه موسیقی خطاب به حاضرین گفت: برای حقوق دانها سخت است که همیشه با رنج انسانها رو در رو هستند. وی ضمن اشاره به تخلفات اشکار قانونی نهادهای دولتی در باره لغو کنسرتها گفت. در قرن بیست و یک بسیار دشوار و سخت است که در میابیم باید برای نهادهای رسمی از نهادینه کردن قانون حرف بزنیم. وی ضمن اشاره به اینکه صدور مجوز برای یک کنسرت بمعنای طی تمام مراحل صلاحیت سنجی است گفت: جای تعجب است که در دوران قانون مداری و مدنیت کسی میتواند با تصمیم فردی خود جامعه را ۲۰ سال به عقب براند. مشاور حقوقی خانه موسیقی گفت: مشکل اصلی هنرمندان این بوده که تا کنون پاسخ رفتارهای خلاف قانون را با رفتاری دون قانون داده اند.که این از نجابت شماست. اما این نجابت دردی را دوا نمیکند. باید بدانید که حاکمیت قانون یعنی اینکه کسی ورای قانون نیست. رضوانی راد افزود: بد ترین ظلم به افراد ظلم قانونی و ظلم از طریق قانون است. رضوانی راد خاطر نشان ساخت: شبی که نامه دادستانی مبنی بر لغو کنسرت علیرضا قربانی را دیدم تاسف خوردم از اینکه عمری را در دانشگاه قانون سپری کردم. وی تاکید کرد به عنوان یک حقوق دان میگویم که این اقدام دادستانی تخلف است و جرمیست قابل پیگیری. وی افزود: خانه موسیقی حمایت افکار عمومی را باخود خواهد داشت و با توجه به اینکه بیش از ۱۵۰۰۰ عضو داردتوانایی اقدام جمعی را در این باره دارد.
وی در ادامه سخنانش گفت: براستی وظیفه وزارت ارشاد چیست؟ مگر وزارت ارشاد نباید از حیثیت مجوزهای صادر شده توسط خودش دفاع کند. چگونه است اگر نسبت به اصالت یک برگ سند خانه شک و ابهامی وجد داشته باشد نماینده سازمان ثبت واسناد کشور در مجامع قضایی حاضر شده و از حیثیت و صلاحیت مجموعه خود تمام قد دفاع میکند؟ اما ایا وزارت ارشاد نسبت به این موضوع نباید اتخاذ موضع کند؟
وی در خاتمه سخنان خود شعری را که برای علیرضا قربانی در شب لغو برنامه اش خوانده بود برای حاضرین تکرار کرد
خاطر نشان میسازد این شعر را ( امیر سید علی بن شهاب) شاعر قرن هشتم سروده است
هر که ما را یاد کرد ایزد مر او را یار باد هر که ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد
هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد
در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد
سخنران پایانی مراسم علیرضا قربانی بود که در صحبتهای خود گفت: «مقام معظم رهبری پس از اتفاقات چند سال قبل، خودشان اشاره کردند که فصلالخطاب همهچیز قانون است. این اتفاقات نشان میدهد که بین نیروهای کشور هماهنگی وجود ندارد. یک درد مشترک بین همه ما وجود دارد که هرگز جدا جدا درمان نمیشود. این مشکل تمام جامعه را درگیر خود کرده و تنها به موسیقی هم ختم نشده و در تمام بخشهای هنری اعم از سینما، ادبیات و… با آن درگیر هستند. من برای این اجرا قطعاتی را آماده کرده بودم که مناسب با حال و هوا و فضای آن شهر بود، تصنیفهایی که همگی جنبه عرفانی داشتند و… اما برایم جای تعجب داشت که چطور ممکن است این برنامه لغو شود؟ برنامهای که دادستانی آن شهر برای خود و خانوادهاش هم بلیت تهیه کرده بود توسط خود دادستان لغو میشود! تنها اتفاق مثبتی که این میان رخ داد نامهای بود که برای اولین بار دادستانی آن را به طور شفاف منتشر و با این کار ثابت کرد یک کار غیرقانونی در حال رخ دادن است. وقتی یک کنسرت از اداره کل یا شورای تأمین آن استان و خیلی جاهای دیگر مجوز دارد، چرا باید خیلی راحت جلوی آن گرفته و کنسل شود؟ باید با اینگونه مسائل برخورد جدی شود.»
در انتهای برنامه توافقنامهای که توسط خانه موسیقی تنظیم شده بود توسط تمامی اساتید، دستاندرکاران و تهیهکنندگان حاضر در مراسم به امضا رسید.
در ادامه عکس های محمدرضا عباسی را از حضور هنرمندان در این جلسه می بینید.
.
مردم خسته شدن از اینهمه بی حرمتی و تحجر به اسم دین و مذهب. مردم مشهد چرا نباید سهمی از موسیقی کشور داشته باشن. قانون کشکه؟